از این هم بیشتر
من پر از دلتنگیم ! اسارت از این هم بیشتر ؟
مثل ابر تیره میبارم! شباهت از این هم بیشتر؟
شادی و غم را شنیدم با هم است در روزگار
من ولی غم را چشیدم ! عدالت از این هم بیشتر؟
تاسحر با اشک چشم من ماه را بوسیده ام
ماه شبها خود بگو ! زیارت از این هم بیشتر ؟
دیده ام هر شب ستاره میزندچشمک به ماه
شرم کردم سر به زیرم ! نجابت از این هم بیشتر ؟
این همه شعر و غزل ! از درد دلها گفته ام
سوختم سوزانده ام ! روایت از این هم بیشتر ؟
خاطراتم را سپردم دست طوفان دست باد
درد کن حالم بد است ! خیانت از این هم بیشتر؟
خنده نقاشی کنم ! این کار هر روز من است
ظاهری من زنده ام ! سعادت از این هم بیشتر؟
از غم دنیا همه سنگ صبورم خوانده اند
سربلندم کرده ای با غم ! کرامت از این هم بیشتر؟
جواد الماسی
+ نوشته شده در پنجشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۵ ساعت 3:8 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی
|