چهره ها بشکند از غم به جوانی افسوس
در به در میکندت عشق ندانی افسوس

آنکه با عشوه و ناز آمدو دل با خود برد
رفتنش میکندت...... قد کمانی افسوس

همدمت می شود اشعار ِ پر از دلتنگی
بی وفا یار شود شعر بخوانی افسوس

قصه عشق دروغ است کسی عاشق نیست
عشق هامان به هوس کرده تبانی افسوس

بنگر موی سفید......... چهره زرد دل را
که دگر نیست به دل تاب و توانی افسوس

ندهید پند به این سنگ صبورِ عاشق
چون هدر گشته دگر عمر گرانی افسوس

بس که بر چهره نقاب چهره نگاران زده اند
اعتبار دگری نیست به هم زبانی افسوس

جواد الماسی