همه در هلهله ی شادی روز پدرند
تا که درحد توان هدیه ی قابل بخرند


سایه ی مهر پدر داده ز دست میداند
ما به حال دگر، آنها به حال دگرند


دل بیچاره ی ما تنگ به دیدار پدر
به جهان هرکه یتیم است بدان خونجگرند


بوسه بر دست پدرها بزنید، چونکه یتیم
هدیه ی روز پدر را به مزاری ببرند


باید این را به مثلهای قدیم افزاییم
که به فرزند پدرها به جهان تاج سرند


چون پدرنیست کسی را به جهان سنگ صبور
آنکه دارد پدر از حال چو ما بی خبرند

جواد الماسی