من به یادت دلخوشم این دلخوشی ازمن مگیر
زنده ام با یاد تو این زندگی از من مگیر
چشم تو مانند اهو و لبانت چون عسل
خواهشن بانوی شعرم این وآن ازمن مگیر
شاعرم چیزی به جز شعرم ندارم هدیه ای
افتخارم این بود این افتخار از من مگیر
در کنارت حس شاعر بودنم گل میکند
تو بمان ترکم نکن احساس را ازمن مگیر
این منو این دفترو این شعرهایم مال تو
هرچه بود آورده ام این تحفه را ازمن بگیر
گرتو باشی در کنارم من غزل خوان میشوم
رحم کن بانو بیا این عشق را از من مگیر
من برای وصل تو بی تاب بی تابم عزیز
پس از این سنگ صبور صبر وتحمل را مگیر

 

جواد الماسی