کاش میشدمهربانی بهر دلها ،عرضه داشت
در زمین بذر صفا وعاطفه میشدکه کاشت
کاش میشد بهر آن پروانه ی زخمی ز درد
عاشقانه روی بال زخمیش مرحم گذاشت
کاش میشد ان پرستویی که شد بی اشیان
زیر باران از محبت عاشقانه لانه داشت
کاش میشد ارزوهایی که بر دل داشتیم
یک به یک بهرش رسید، میشد نباخت
کاش میشد سرنوشتی که بر سر داشتیم
ازدوباره مینوشتیم وکم و بیشی نداشت
کاش میشد مثل باران پر شد از بوی خدا
توی هر گلدان خالی شاخه ای ازگل گذاشت
کاش میشد کاش ها مان رنگ دیگر میگرفت
روی دلهای جای کینه مهربانی جای داشت

جواد الماسی