سرنوشت..
سرنوشت ...
درخیــالم بـارهـا پـرسیـده ام از سرنوشت
این همه غـم را چرا یکجا برای من نوشت
بـارها پـرسیـده ام از او گنـاه من چه بود
در کجـا رفتـم خطا و اشتبـاه من چه بود
بارها پرسیده ام از این همه چون و چرا
در جواب مهربـانی هــای من بــاشد جفا
از چـه در فالم نوشتی روز وشبها بیکسی
بیقراری ، خـون دلها خـوردن و دلواپسی
بـارهـا پرسیـده ام در پیـچ و تـاب زندگی
سهم من بوده چرا این حسرت و شرمندگی
از چه رو با غصه و غم همنشینم کرده ای
از چـه رو بیخـانمـان روی زمینم کرده ای
کو کسی بر غصه و غمهای من سنگ صبور
در تمام طول عمرم بودم از شادی به دور
#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار
+ نوشته شده در یکشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۰ ساعت 16:31 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی
|