غم قافله سی...

غم قافله سی...

بیر عیدییه بیر وعده غذا حسرت اولوپدی
از بس کی قالیب آج نچه گون رنگی سولوبدی

بیــر عیـده ولی غــم نــدی درک ئیلمییبللر
آماده اولوپ هر نه کی هر لحظه سئووپلر

بیر عیده اوقد غصه سی واردی یاتا بیلمیر
چوخدان دولانیر دردینه درمـان تـاپـا بیلمیر

بیر عیده جوان سیندیده غمنن قوچالیپلار
بیر عیده ییغیب دونیا مالین عرشه چاتیپلار

بیر عیده ولی هی پولو پول اوسته قویوللار
بیـر عیـده ولی هشدادا ایللردی قــاچیـللار

بیـــر عیـده محبــــت اکیــب، آزاری دریللر
بیر عیده قوییوب دوز یولو ، بیراهه گئدیللر

بیـر عیده گئجـه گــوز یاشینی قانه قاتیلار
بیـر عیده ولی هــر گئجـه آســوده یاتیللار

بیر عیده یئییب دوز چوره یی، آنی دانیلار
یـولـداشلیغی دونیـا مالینــا مفده ساتیللار

گئتدی دیله غملر بـو گئجه سنگ صبــوری
تاراجه گئدیب شوکتی هم صبر و غروری

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

بشکن سکوت خانه را...

بشکن سکوت خانه را...

حرفی بزن چیزی بگو بشکن سکوت خانه را
جــز تــو نمیفهد کسی حــرف من دیـوانه را

تنها دلیـل دلخــوشی در پیـچ و تـاب زنــدگی
افسرده تر از این مکن این با خودش بیگانه را

تن زخمی و دلخسته ام از این همه زخم زبان
سرریزم از بغض گلو ، از من مگیر این شانه را

پر شد حیاط خانه ام از بــوی گل ، امــا کنـون
سوزانده آفت تک به تک گلهای این گلخانه را

من از جفـای این زمان ظلم فــراوان دیـده ام
رحمی کن و آتش مزن پرهای این پروانه را

گفتی تصور کن که من صیاد تو صیدم، قبول
امــا دریغ از من مکن صیــادم آب و دانــه را

دلخوش به اینم بعد از این سنگ صبورم میشوی
با عشق آبادش کنیم این خانه ی ویرانه را

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

کوله بار غم

کوله بار غم...

جز کوله باری از غم چیزی نمانده از من
جز آه و درد و ماتم چیزی نمانده از من

ای زندگـی چــه کردی بــا قلب عاشق من
جز دلخوشی ولی کم چیزی نمانده از من

روزی اگـــر ببینی مــن را نمی شنــاسی
غم کرده قامتم خم چیزی نمانده از من

در خـانــه ام غـریبـم بی همزبان و شبگرد
جــز گریه های نـم نـم چیزی نمانده از من

در پیچ و تاپ غصه غم گشته سرنوشتم
جز غم مرا ، به هر دم چیزی نمانده از من

سهمم چـه بوده دنیـا از تـو به غیر حسرت
زخمی بـدون مـرهــم چیـزی نمانـده از من

بـا مـن چـه کرده غصـه سنگ صبــورم اما
جــز نـاله ی دمــادم چیـــزی نمانده از من

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

غم یولداشی

غم یولداشی...

«بیر بولبولم حزین، حزین سسیم وار»
بو دونیادا تکم نه بیـــر کسیم وار

بیر آواره قوشام من ، غمدن یورولموشام من
اوقد جفا گورموشم ، دنیادان دویموشام من

قاره یازیب بختی یازان ،بختی یازان زماننان
همدم اولوب غم منیلن دونییا گوز آچاننان

بیر عاشیقم سینـمده ماتمیم وار
حسرتیم وار عذابیم وار غمیم وار

باغچادا گول اولموشام ،سارالمیشام سولموشام
دردیمی کیمه دئییم ، غملردن قوجالمیشام

قاره یازیب بختی یازان ،بختی یازان زماننان
همدم اولوپ غم منیلن دونییا گوز آچاننان

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

از آن خبری نیست

از آن خبری نیست...

«شرمنده ام ای درد ز درمان خبری نیست»
آشفته ای و از سر و سامان خبری نیست

آفت زده بر باغ و گلستان همه خشک اند
چون تشنه کویری که ز باران خبری نیست

عادت شده با خاطره ها سر کنم هر شب
دلتنگم و امشب ولی از آن خبری نیست

ای عمر چه گویم که چه ها بر تو گذشته
غم آمد ازآن چهره ی خندان خبری نیست

ای صبر تو هم خسته ای از طاقت این دل
از تاب و توان در تن بی جان خبری نیست

در سفره نمکدان شکنی باب شد ای داد
از حرمت بر نان و نمکدان خبری نیست

در سینه ی بی عاطفه ی مردم این شهر
از بخشش و از مهر فراوان خبری نیست

پرسید ز حـــال من و بـــا اشک نوشتـــم
جز سفره ی خالی و غم نان خبری نیست

از درد پــرم نیست کسی سنگ صبـورم
از دست شفا بخش طبیبان خبری نیست

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

دنیای بی رحم

دنیای بی رحم

تو از شادی سخن گفتی من از غم
چـه میـدانی تــو از انـدوه و ماتم

به ظاهر خنده بر لب میزنم دوست
بـــه دل دارم ولـــی آه دمـــادم

نمیدانم چـه بـد کردم کـه دنیــا
فــراوان غصه داده دلخوشی کم

نداستــم در این دنیـــای بی رحم
که غــم هـر قامتی را میکند خم

شبـی اســرار دل بـــا مــاه گفتــم
بحـــالـم آسمان بــارید نـــم نـــم

بـه غمهای خـودم سنگ صبــورم
نه دلسوزی، نه همرازی، نه همدم

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

بر چه مینازی بشر...؟

برچه مینازی بشر...؟

حال دل گاهی خـراب و گاه گاهی روبه راه
آدمیزاد است و لبخند و غم و افسوس و آه

گاه میگویی ز حـــال خـــود ،نمیفهمد کسی
گاه میفهمد کسـی حــــرف دلت را بــا نگاه

شرح حال ما هر از گاهی شود چون این مثل
آمدن از چـاله بیـرون ، بـاسر افتادن به چاه

هیچکس جز ما مقصر نیست، چون در زندگی
حاصلی جـــز غـــم نــــدارد انتخاب اشتباه

بر چه مینازی بشر ، پست و مقام و منصبت؟
بــر اجل فـرقی ندارد عـاقبت سـربــاز و شاه

روزگار دلخــوشی دور وبــرت بــاشد شلوغ
روزگار غـــم ولــی تنهایــی و بـی تکیـه گاه

میرود عمر گران خواهی نخـواهی مثل بـاد
وای از آن عمری کـه بیهوده اگــر گردد تباه

هرچه میگردی نمی یابی کسی سنگ صبور
شاهد تنهایـی مـا روز وشب خورشید و ماه

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

بمان با من

بمان با من...

منکه در دنیا کسی جـز تـو ندارم پس بمان
هرچه دارم پای عشقت میگذارم پس بمان

این جهان با خوب و بدهایش برای دیگران
مـن بــرای دیـدنت لحظه شمـارم پس بمان

پـا بـه پای من بیا و صحبت از رفتن مکن
بی تــو پاییزم ولی بـا تــو بهارم پس بمان

ای دلیل دلخــوشی هــای دلِ بــا غــم اسیر
بــاعـث آرامش و صبــر و قــرارم پس بمان

آسمان بـر مــاه خود مینازد و من هم به تو
ای چــراغ روشن شب های تــارم پس بمان

عــاشقی بــا تــو بــه معنــای حقیقی میرسد
بیـکس و آواره و دلتنـگ و زارم پس بمان

ای بـرای غصـه و غمهای من سنگ صبــور
منکه در دنیـا کسی جز تو ندارم پس بمان

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

با توام دنیا

با توام دنیا...

خنده را میگیری از من جای آن غم میدهی
بـا تـوام دنیـا چـــرا انـدوه و مـاتـم میدهی

حسرت و دلتنگی وغم سخت باشد هر کدام
حسرت و دلتنگی و غم هرسه باهم میدهی

هرچه میگردم نمی یابم خوشی در زندگی
غصه هـای بیشمار و دلخوشی کـم میدهی

خسته ام تا بینهایت از تـــو هــم ای روزگار
بس مــرا در هـــر نفـس آه دمــادم میدهی

باورم هــرگـز نمیشد بـــازی ایـن سرنوشت
در جـوانی قـامتی تـا خورده و خم میدهی

بر من و بر غصه هایم کو کسی سنگ صبور
کی به زخم کهنه ی قلبم تو مرهم میدهی

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

زبانحال امام حسین با حضرت زهرا

زبانحال امام حسین با حضرت زهرا

«دئمیرم اصغریمین جانی چیخان وقتیده گل»
قلبیمی تیر غم و غصه سیخان وقتیده گل
آرنیمین داش یاراسیننان قان آخان وقتیده گل

نظرون اولسا ننه کرب و بلایه گلئسن
دوشمنیم قولسوز ابالفضلی ییخان وقتیده گل

دئمیرم اکبریمین قانه باتان وقتیده گل
گوزومون یاشینی قانیله قاتان وقتیده گل
خیمه لر غارت اولان یا کی یانان وقتیده گل

نظرون اولسا ننه کرب وبلایه گلئسن
علقم اوسته گوزونه اوخ ویریلان وقتیده گل

دئمیرم لاله لرین رنگی سولان وقتیده گل
خیردا قیزلاریمی آواره اولان وقتیده گل
یا رقیه الی قویننوندا قالان وقتیده گل

نظرون اولسا ننه کرب و بلایه گلئسن
با ادب قارداشیمین جانی چیخان وقتیده گل

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

ماه محرم

ماه محرم

فخریم بودی عالمده سنه نوکرم آقا
سلطان دل و جان منی زاده ی زهرا

عاجزدی قلم وصف ائلیه حسن جمالون
دنیا هامی بیر قطره دی سنسن ولی دریا

ای بنـد دل فـاطمـه ، ای شـاه شهیـدان
جـن و مَلَک و عـالـم و آدم سنه شیـدا

هردردی اولان آختاریری دردینه درمان
درمان هامی دردلئریمیز سنده دی مولا

بو جمع گرفتاره حسین جان نظر ائیله
سن بیل باجوون جانی آقا، زینب کبری

سن یاندون عطشدن قورویان لبلره قربان
آخـدی ولـی دشت و دمنه آب گوارا

ئسدی قره پرچم گئنه هرکوچه به کوچه
سس دوشدی گئلوب ماه عزا ، ماتم عظما

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

لاله های وطن

لاله های وطن

حالا که شیر بیـشه را بیدار کردید
آماده ی بر جنگ و بر پیکار کردید

راه فــرار از معـــرکه هـــرگــز ندارید
بایـد کـــه بــاران پشیمانی ببــاریــد

کفتارها در عاقبت بیچاره هستید
از خانه و از شهر خود آواره هستید

اینجا اگر چه لاله ها در خون فتادند
یک ذره از خاک وطن هرگز ندادند

تحقیق کن تاریخ را اینجاست ، ایران
نــه غـــزه نه سوریـــه نه عـــراق و لبنـــان

موشک زدی حالا شده موشک جوابت
لعنت بــه اربـــاب تـــو و ذات خـرابت

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

دوبیتی

به هر سازی که زد دنیا تمام عمر رقصیدم
بر احوال خودم گاهی بجای گریه خندیدم
در این دنیای بی مهری گله از دشمنانم نیست
که من از دشمنان بدتر جفا از دوستان دیدم

***

از چه این دنیا برایم جز غم و سختی نداشت
هر بلایی برسرم آورده با خود هر چه داشت
بارها پرسیده ام از خود چرا این سرنوشت
چــوب لای چـــرخهای آرزوهــــایم گذاشت
***

باز هم ولوله افتاده میان من و تو
گله پشت گله افتاده میان من و تو
بی خبر از منی و بی خبرم از تو عزیز
داغ صد فاصله افتاده میان من و تو


#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

ضامن آهو

ضامن آهو...

«بی پناهم ضامن آهو پناهم میشوی»
خسته ام درمان برای سوز و آهم میشوی

آمدم سوی حرم با صد امید از راه دور
من غلام حلقه بر گوش و تو شاهم میشوی

خسته ام از اینهمه غم ،بیکسی، درماندگی
تکیه گاهی من ندارم تکیه گاهم میشوی

چون مسافر در بیابان مانده ام گم کرده راه
در مسیر زندگی فانوس راهم میشوی

بسکه دلتنگ حرم بودم شبی بغضم شکست
اشک روی گونه ام حالا گواهم میشوی؟

دست خالی آمده سوی حرم سنگ صبور
شافعم با این همه بار گناهم میشوی

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

دلسوخته ...

دلسوخته ...

شـرمنـده ام از تــو دلـم ای رنـج کشیده
ای جان به لب ازدرد وغم وغصه رسیده

این درد کمی نیست ولی بـا کـه بگویم
یک روز خــوشی در همه ی عمر ندیده

از کوه غرورت به جز افسانه نمانده
از درد چه گویم که به درمان نرسیده

سوزانده تو را دست فلک با چه گناهی؟
ای قامتت از غصه و غـم زود خمیده

جـای گله ای نیست کـه در بـازی تقدیر
بـاحسرت و غــم ناف تو را بخت بریده

با اینهمه غم باور این سنگ صبور هست
غمها به خوشی میرسد وشب به سپیده

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

کسی مثل تو...

کسی مثل تو ...

به فریـادم رسیدی تـو زمانیکه دلم غم داشت
و احساس ترک خورده به دل آه دمادم داشت

میـان شعرهـای من فقط غــم بود بـا حسرت
تمام واژه ها تلخ و سراسر درد و ماتم داشت

تنی خسته دلی پر خون پر از زخم زبانیکه
بـه زیـر نم نم بـاران گله از کل عـالم داشت

پر از حرف و کسی اما زبانش را نمی فهمید
جوانی را که از غمها همیشه قامتی خم داشت

پـر از دلتنگی و غربت که در آن بیکسی پر بود
نه درمانی به درد خود نه دلسوز و نه همدم داشت

بیـا بنشین کنـار من که این سنگ صبـــورِ غم
برای درد دل کردن کسی مثل تو را کم داشت

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

زخم تازه

زخم تازه

حــق و نـــاحـق بس بــلا آورده دنیــا برسرم
بعـد از ایــن خـط میـکشم روی تمـام بــاورم

دردم از درمان گذشت و من به ظاهر زنده ام
از درون پــاشیـده از هـــم بنــدِ بنــد پیـکرم

هـرکـه آمد ایـن دل دیـوانــه را بـازیچـه کرد
سنگ غــم خـورده شکسته بی صدا بال وپرم

خسته ام خسته از این دنیـا کـه در آن میزند
دوستـان زخـــم زبــان و دشمنــانـم خنجـرم

عشق هم از بخت بد با ما سر یاری نداشت
زخـــم تـــازه میـگـذارم روی زخـــم دیگرم

رفتـی و گفتـی دگــر هـرگـز سراغـم را نگیر
خـواستـم امــا نشد مـن سـاده از تـو بگذرم

عمر غـم روزی به پایان میرسد سنگ صبور
عشق می آید کـه شادی پــر کند دور و برم

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

زخم کهنه

زخم کهنه ...

امشب مثال هر شبم ای دل دم از غم میزنی
در سینــه ام میسوزی و آهنـگ مـاتــم میزنی

دنیا برایت چون قفس در کوله بارت بیکسی
کنـج قفس در هـر نفس آه دمــادم میـزنی

در پیش چشم دیگران میخندی و در خلوتم
آرامشم را از چه رو بـا گـریــه بـرهــم میزنی

در پیچ و تاب زندگی دنیا چه کرده با تو که
صدهــا گله از عــالــم و از ظلـم آدم میـزنـی

شور جوانی مــرا غمها بـه غارت بـرده است
ای آینـه طعنه چــرا بـر قامتی خــم میزنی ؟

عمری فقط غم دیده ام از این و آن با این امید
در سینه ام ای دلخوشی روزی تو پرچم میزنی

سرریزم از درد و کسی سنگ صبـور من نشد
بـر زخمهای کهنـه ام پس کی تـو مرهم میزنی

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

گوش به فرمان دل...

گوش به فرمان دل...

هر زمان از کوچه های خاطره رد میشوم
بیـن مـانـدن یـا نماندن هی مردد میشوم

ذره ذره لحظـه هـا بـــا غصه آبـــم میـکند
مثل شمع نیمه سوزی که کمان قد میشوم

هرچه آمد بر سرم از خوب بودن بود وبس
عهد کردم بعد ازاین من هم کمی بد میشوم

تـا کنـون رقصیده ام بـا سازهایت روزگار
بعد از این اما دلم هرآنچه خواهد میشوم

دلخوشی و خنده گر روزی به سویم رو کند
راه او می بنــدم و بــر رفتنش سد میشوم

حرف دل را مینویسد در غزل سنگ صبور
لاجـرم بــر دل نشیند پس زبـانـزد میشوم

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

ای دوست

ای دوست

《من از سکوتِ تلخِ شب بیزارم ای دوست》
افسرده و غمگین و خود آزارم ای دوست

شبها کـه این مردم همه در خـواب نازنند
بـا غصه هایم تــا سحر بیدارم ای دوست

از حــال و احــوال خــرابــم بـا کــه گویم
چون ابر تیره روز و شب میبارم ای دوست

راه فــــــرار از غصــــه را پیـــدا نکـــردم
صدها گره افتاده است در کارم ای دوست

ای وای از این عمر گران اینگونه طی شد
بـا حسرت و درد وغمِ بسیـارم ای دوست

حـالا کــه دل از عـالم و آدم گرفته است
روی کدامین شانه سر بگذارم ای دوست

بــر غصــه و غمهای خــود سنگ صبـــورم
بس کن تو هم دیگر مده آزارم ای دوست

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

حال پریشان

حال پریشان...

چه میدانی تو از حال پریشانی که من دارم
از اوضاع ِخراب و نا بسامانی که من دارم

مرا از روی لبخندم قضاوت میکنی افسوس
نمیبینی به خلوت اشک پنهانی که من دارم

شکایت از جفای دوست پیش دشمن آوردم
گله بر دل فراوان از ، رفیقانی که من دارم

اگر چه تشنه ی عشقم، ولی با هم نمیگنجد
میان سینه ام عشق و غم نانی که من دارم

تنم زندان و من زندانی این تن چه باید کرد
جهنم هم شرف دارد به زندانی که من دارم

تمام آرزوهــایــم همـه پـرپـر شده افسوس
نمی روید گلی در این گلستانی که من دارم

پر از دردم پر از غصه منم سنگ صبور غم
چه میدانی تو از حال پریشانی که من دارم

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

بیگناه...

وقتیکه پل پشت سرت شکسته باشد
شیرازه ی زندگی ز هم گسسته باشد
این درد کمی نیست که از تلخی ایام
یک دل به عــزای خـود نشسته باشد


خیرت نمی‌رسد به کسی لااقل ضرر مزن
گر شاخه میشکنی پس به ریشه تبر مزن
مـرهم اگـر نمی‌شوی بــه درک لطف کن
بر روی زخم کهنه ی دل زخمی دگر مزن


خستــه از دنیــایـم و از مـردم صــد رنگشـان
شیشه ی احساس من خورده ترک با سنگشان
لشگــری از درد و آه و غصــه و غــــم آمــده
دست خـالی میروم هر شب ولی بر جنگشان

میشود گاهی میــان خنـــده ام اشکم روان
نه به دل مانده تحمل نه به تن تاب و توان
بــرسـرم بسکه بـــلا آورده دنیــا بــی گنـاه
اشک میــریزد بحــالم هــم زمین هم آسمان

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

درد یعنی ...

درد یعنی...

درد یعنی شب بخوابی غصه بیدارت کند
مثل هـر شب تـا سحر با غم گرفتارت کند

درد یعنـــی دل بـســوزد ذره ذره بیــصدا
بغض مـانـده در گلو هر لحظه آزارت کند

درد یعنی بگذری از کوچه های خاطرات
اشک را از دیده هـا تقدیـم رخسارت کند

درد یعنی زیــر بـاران گریه هـا بـا یـاد او
نــم نــم ِبـاران تـو را دلتنگ دیـدارت کند

درد یعنی روزگار و تلخـی ایـن سرنوشت
شیر باشی همنشین با گرگ و کفتارت کند

درد یعنی ظاهـری خنـده به لب داری ولی
درد پنهـان در درونت سخـت بیمارت کند

درد یعنی که نمی یابی کسی سنگ صبـور
مثل مهتابی که روشن این شب تارت کند

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

عاشق تو..

عاشق تو...
شانه بر گیسو زدی و شانه عاشق شد به تو
یک نه صد دل عاشق دیوانه عاشق شد به تو

باد وقتی در هـوا عطر تـو را پر کرد و رفت
کوچه و آجر به آجر خانه عاشق شد به تو

آن زمانکه خنده بـر روی لبت گل کـرده بود
بـاغبـان و بلبل و گلخــانه عاشق شد به تو

بــا نگاهــی ســاده و گیــرا نشستی انجمن
آشنایان جای خود، بیگانه عاشق شد به تو

شاعری ازچشم مست تـو غزل ها مینوشت
در میـان هـر غـزل مستانه عاشق شد به تو

گــرچـه در آتش پــر پــروانــه میسوزد ولی
سوخت در آتش همان پروانه عاشق شد به تو

باوفا خوش برده ای دل از دل سنگ صبور
این دل آبــاد یا ویــرانــه عـاشق شد به تو

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

من غریبم غریب

من غریبم غریب

《داغلار آغلار حالیما ـ بو غملی احوالیما 》
نیلییم چرخ فلک ـ قـارا یـازیب فالیما

دردیمی دفتره دئدیم ـ باغچادا گوللره دئدیم
بیلمیرم غم الین نن ـ باش گوتوروم هارا گئدیم

من غریبم من غریب ـ دردیمه یوخدو طبیب

چشمه لردن سو آخار ـ آغلار گوز یولارا باخار
سن دوشرسن یادیما ـ هر زامان یاغیش یاغار

کوچه لر آی کوچه لر ـ ورون اوننان منه خبر
گوزلریم یولارا باخون ـ وار امیدیم او گلر

ترجمه شعر

کوه ها به حالم گریه میکنند به این احوال غمگینم
چه کنم که چرخ فلک در فالم سیاه نوشته است

دردم را به دفتر گفتم در باغچه به گلها گفتم
نمیدانم از دست غمها سر به کجا بگذارم و بروم

من غریبم غریب به دردم هیچ طبیبی نیست

از چشمه ها آب جاری میشود چشم گریان به راه نگاه میکند
تو به یادم می افتی هر زمان که باران میبارد

ای کوچه ها ای کوچه ها از او خبری به من بدهید
ای چشمهایم به راه نگاه کنید امید دارم که او برگردد

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

آرام جان

آرام جان...

میشود از هر دلی با مهربانی دل ربود
با محبت میشود از شادمانی ها سرود

با محبت میشود این بیکسی را چاره کرد
درد دلتنگی و این دلواپسی را چاره کرد

بــا امیــد و آرزوها میشود از غـــم گذشت
با هم از این روز وشبهای پر از ماتم گذشت

آن زمـانی کـه محبـت بــویی از منت نداد
زندگانی میشود دلخواه و لذتبخش و شاد

بـــا محبت میشود تـــا آسمانها پـر کشید
جرعه جرعه باده های دلخوشی را سرکشید

درکنـار هم بیا احساس خوشبختی کنیم
تا به کی باید گله از رنج و از سختی کنیم

ناامیدی بدترین درد است در کل جهان
پس مکن نـامهربـانی بــا دلم آرام جان

من تو را سنگ صبور و تو مرا سنگ صبور
چشمِ شور و بد نظر از ما همیشه دورِ دور

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

بی نام و نشان

بی نام و نشان

《این دل دیـوانه را بـا غــم پریشان کرد و رفت》
خــانه ی آبــاد دل را بد چــه ویران کرد ورفت

آنکـه همـدردی بـــرای دردهـــای مــن نبـــود
این سر آشفته ام را نا به سامان کرد و رفت

بــال پــرواز مـرا بــا سنـگ غمهایـش شکست
پیش چشمم خانه را بدتر ز زندان کرد و رفت

روزگاری صـاحب نــام و نشان بـودم کنــون
او مـرا آواره ی شهـر غــریبـان کـــرد و رفت

خــواستـم تـــا آبــــرو داری کنــم امــا نشد
او مرا انگشت نمای این و یا آن کرد و رفت

بیـکسی های مــرا گفتــم ولـی بــاور نکـرد
چون کویر تشنه ای محتاج باران کرد و رفت

آن عـزیـزی که زدم بــر سینـه سنگش عاقبت
سایه ام را از خودم حتی گریزان کرد و رفت

آنکه بـر غمهای مـن هـرگز نشد سنگ صبـور
همنشین با درد و غمهای فراوان کرد و رفت

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

شاه لب عطشان

شاه لب عطشان

《بــر حسیـن ابـن علی، سرور و سلطانَ سلام》
باشی دالدان کسیلن شاه لب عطشانَ سلام

معـدن معـرفت و بخـشش و اربــاب کـــرم
آقــــا اوغـلی آقیـــا شـــاه شهیـــدانَ سلام

هم غریب وطن هم دوشمنی نامرد اولان
گــون قباقینده قالان پیکــری القان سلام

تک قالان عرصه ی میدانیده او وقته امام
خیمه لــرده نگران خــواهــر گریانَ سلام

او یارالی بدنین یاره سی چوخدان چوخودی
داش یاراسیننان آخان لخته قیزیل قانَ سلام

سو آخیر چوللره لب تشنه یانور اهل حرم
بیر به بیر یتمیش ایکی شوکت و ایمانَ سلام

لقبی بــاب الحــوائــج آقــا سقــای حــــرم
نهـر علقمده یــاتـــان مــاه فـــروزانَ سلام

یدی قارداش قاراسین باشه سالان بیر باجییا
الی قــوینـونـدا قـالان حــال پـریـشانَ سلام

دویمیان هچ بالاسیننان آنا غمدیده رباب
آلتی آیلیخ ملر آهـو ،قـوزو قــربـانَ سلام

ئسیری بــاد خـزان فاطمه نین گــولشنینه
ســارالان گــوللرینــه لالـه و ریحــانَ سلام

کـاروان اسرا چـوخ ئشیدیب دیـل یــاراسی
قــوری یئر، تیـره و تــار ، شام غریبانَ سلام

گوز یاشیـنان یـازیری دفترینه سنگ صبور
نیــزه اوستــه اوخویــان قـاری قرآنَ سلام

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

کربلا دشت غم

کربلا دشت غم

《ســارالان گـوللروون حـالینــه گول آغــلار حسین》
گئجه گوندوز پوزولان حالَ سینه داغلار حسین

یـر اوزونــده چکیـلـر قــاره عـــزا خــانه لــره
سنه خاطر آقا جان گئوده عزا ساخلار حسین

کربلا دشتِ پر از غمدی حسین ـ دولو ماتم دی حسین

سـو آخــار چـوللره لب تشنـه یـانـار اهـل حرم
یرده داش آغلیاری گوده اوچان قوشلار حسین

ویــراری چنـگ تـوسل سنـه هــر دردی اولان
قاره پرچملر ئسر نوحه دیوب اوخشار حسین

کربلا دشتِ پر از غمدی حسین ـ دولو ماتم دی حسین

داش اورکلی اوخ آتان واردی بو لشگرده عجب
تشنه لب بیر قوزو قربانی گلیب اوخلار حسین

سـاربــانیـن گـوزی وار الده کــی انگشتـرووه
دوشسه فرصت الینه بارماغوو دوغرار حسین
.
کربلا دشتِ پر از غمدی حسین ـ دولو ماتم دی حسین

ویـردیــلار نیـــزه لــره قــوم جفــا بیلمئدیلر
قویاجاق عالمی حیران بو کسیک باشلار حسین

سنــه نـوکردی محـرم لـر هـر ایـل سنگ صبــور
سـالاری شــال عــزا بــاشه قـــرا بـاغـلار حسین

کربلا دشتِ پر از غمدی حسین ـ دولو ماتم دی حسین

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

حضرت علی (ع)

حضرت علی (ع)

ساقـی کـوثـرعلی مشکل گشای عــالـم است
نـام حیدر مرهمی بر روی هر درد و غم است

در عـدالت در شجـاعت در عبــادت بی نظیر
جـانشین و یـاور و عشقِ رسول خـاتم است

حــاتـم طایـــی کجــا و بخشش مــولا کجـــا
چون گدای درگهش صدها هزاران حاتم است

عـاجـز از وصف مقامش شـاعــران بــا واژه ها
چون برای وصف مولا هر چه بنویسی کم است

چــون علی هــرگز نمی آید بــه دنیــا در جهان
بــاعـث فخـــر و غـــرور و افتخــــار آدم است

آمـده بــا دست خــالـی میـــرود بــا دست پــُر
می زنـد چنگ تــوسل هرکه غـــرق مـاتـم است

آنکه دم از مهـر مولا میـزنـد چــون بــوتـراب
بــا یتیمان و فقیـران و غـریبــان همدم است

عــاشـق از روی ریـــا ،هـرگـز نمیخـواهـد علی
عاشق مولا به زخم دیگران چون مرهم است

یاعلی گفتن چه آسان با علی ماندن چه سخت
خوش سعادت آنکه با مولا به هرجا هر دم است

مهر مولا را به دل دارد چه خوش سنگ صبور
چون برای تکیه دادن تکیه گاهی محکم است

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار