آمدی ...


آمدی تا دردهای سینه را درمان کنی
بیکسی های دل بیچاره را جبران کنی

آمدی تـا در کنارت حس آرامش کنم
تا مرا شرمنده از آن مهر بی پایان کنی


آمدی تـا در کنـارِ من بمانی تـا ابد
روزوشبها دلخوشی را بردلم مهمان کنی


صورت زیبای تـو زیباترین تصویر عشق
با نگاهی رد شدن از غصه را آسان کنی


پـادشاه عالمم وقتی تـو همـراه منی
آمدی تا ایـن دلم را فاتح میدان کنی


دلبر شیـرین زبان ِمن فدای خنده ات
تادرآغوش ات بگیری ومرا زندان کنی


میشوی سنگ صبوری برمن سنگ صبور
تـا تمام دردهای سینه را درمان کنی

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

احوال دل


حال و احوال دلم بد بود و بدتر کرد و رفت
آرزوهای مـرا یکباره پـرپـرکـرد و رفت

 

بی وفـا حرف دلـم را از نگـاهم او نخواند
این دل بیچاره ام را دست بر سرکرد و رفت

 

آنکه روزی مـاه شبهای مـنِ دلخسته بود
رو بسوی خانه ی دلدار ِدیگر کـرد و رفت

 

خورد نان سفره ام را بعد ازآنکه جان گرفت
تیـر باران سینه ام از زخم خنجر کرد ورفت

 

خواستم یک شب فراموشش کنم امـا نشد
خاطرات مانده برجا نقش دفتر کرد و رفت

 

بیکسی در فال من افتاده شاید بعد از این
آسمانی ـ بـود و او یاد کبوتر کرد و رفت

 

شور وشوقِ آن غزلهایت چه شد سنگ صبور؟
چشمهای هر غزل را مثل من تر کرد و رفت

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

یاریم گله جک


تیکمیشم گـوزلریمی یوللارا یاریم گله جک
قاصدک وردی خبـر ایل و تباریم گله جک


باغچادا هرنه قیزیل گول واریدی دردیم آنا
تا کی تقدیم ائلیم نازلـی نگـاریم گله جک


یارنه یار،غنچا دوداق،آهو باغیش ،کمانّی قاش
ائلین عطـری منـی مست و خماریم گله جک


ای منه طعنه ویـراننار آغاران ساچـلاریما
هامی بیلسون کی منیم فصل بهاریم گله جک


اوخویور بلبل شیـدا منـه خوش نغمه لئری
تارقاوال کوچه چالور صبر وقراریم گله جک


یوخ غمیم هامی منی گوزدن آتا فرق ائله مئز
آی جماعت ئشیدون دارو نـداریم گله جک


گجه نیـن عالمیدی سنگ صبـورام یازیرام
تیکمیشم گوز لریمی یولارا یاریمی گله جک

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

میروم تا بعد از این....


میروم تـا بعد از این با غصه هایم سر کنم
آرزو ها یک به یک با دست خود پرپر کنم


میـروم تـا روضه خوان یک دل تنها شوم
آنقـَدَر ازغـم بگویم چشم ها را تـر کنم


همدمم آیینه بود از بخت بد آنهم شکست
آه بایـد بیکسی را بعد از ایـن باور کنم


دوستان زخـم زبان و دشمنان زخمی دگر
چاره بر زخم زبان یـا زخم از خنجر کنم ؟


خسته ام از روز وشبهایی که تکراری شدند
حال دل بد بود و می ترسم از این بدتر کنم


فال من از روز اول با خوشی همخوان نشد
عهد کـردم بـا دلـم دیگـر گله کمتر کنم


نیست حتـی یک نفـرباشد مرا سنگ صبور
میـروم تـا درد دل بـا سینه ی دفتر کنم

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

ظاهر آرام


ظاهرم آرام اما از درون در پیچ و تاب
روز و شب در حسرت یک لحظه خواب


کوه دردم هیچکس محرم به اسرارم نبود
حرفهای مانده درسینه به قـد صد کتاب


آفتـی زد شاخه های آرزوهایم شکست
نقشه های زندگانی یک به یک نقش برآب


شاعری سهم شما من حرف دل را میزنم
خاطراتی میدهد هرثانیه من را عذاب


بی گناهم آتشی بـر جان مـن انداختی
روز محشر بر بدیهای خودت داری جواب؟


این شنیدی کز مکافات عمل غافل مشو ؟
کرده ای خانه خرابم میشوی خانه خراب


بیکسی ها سهم تو باشد فقط سنگ صبور
ظاهـرت آرام امـا دل کبابی دل کباب

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

دخترم


بخواب ای دختر شیرین زبونم
لالالالاهمه دردت بـه جونـم


بخواب آروم چراغ خونه ی من
لالا کن ای یکی یک دونه ی من


بخواب آروم گلـم دنیـا همینه
که غمـها پشت شادی در کمینه


لالا کن دختـر زیبـاتر از ماه
فدای خنـده های گاه وبیگاه


بخواب عمرم بخواب جونم لالا
به رگهایـم تـویـی خونم لالا


دلـم تنگِ تـو و قامت کمونه
بهارم بـی تـو همرنگ خزونه


به دنیایم تـویی سنگ صبـورم
شبی تاریک باشم من، تـو نورم

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

یاروفادارکو...

«این همه همصحبت و ،محرم اسرار کو ؟»
این همه عاشق ولـی ،یـار وفادار کو ؟


باز رسیدم بـه شب، لشگـر غم آمده
راه نجات از غـم و، غصه و آزار کو ؟


با دل مـن میزند، سـاز مخالف جهان
مثل من خسته دل ،کیست گرفتار کو ؟


سایه ی من زودتر، از خود من مرده است
آنکه مرا بعد از این، هست عزادارکو ؟


گم شده ای در خودم ،مقصد من ناکجاست
شهر پُر از خانه است ،خانـه ی دلـدار کو ؟


این همه شعر و غزل، این همه ناگفته ها
حرف فراوان ولی، گوش بدهکار کو؟


بـا تـو غریبی کند، آینه سنگ صبــور
چشم براهم ولی ، لحظه ی دیدار کو ؟

جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

عشق بازی ...


بودنت را در کنارم صحنه سازی میکنم
نازنینم بـا خیالت عشق بـازی میکنم


می نشینم روبرویت درخیالم تـا سحر
روز یا شب از تو من مهمان نوازی میکنم


نام زیبای تو را هرلحظه می آرم به لب
این دل وامانده را اینگونه راضی میکنم


آینه بـا طعنه میگوید که من دیوانه ام
با خیالت از خـودم بنده نـوازی میکنم


دوستت دارم به قدری که نباشی بعد تو
ترک دنیـای حقیقی و مجـازی میکنم


با تـو من پر میکشم تا آسمان هفتمین
عاشقم با عشق تـومن یکه تازی میکنم


میشوی سنگ صبوری برمن سنگ صبور
بودنت را در کنارم صحنه سازی میکنم

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

نم نم باران....


فرض کن نیمه شبی نم نم بـاران بزند
دل تو چون دل من سر به خیابان بزند


دفتـر عشق من و تـو که ورقها بخورد
دل ِمجنون شده ام سر به بیابان بزند


شهر دل پر شود از عطر تو و خاطره ها
به شب تیره ی من چون مه تابان بزند


چشمک شیطنت آمیز تـو دل را ببرد
شیطنت های تو صد طعنه به شیطان بزند


حرفهامان همه با شعر شود رد وبدل
مهر تایید بـه لبهای غزلخـوان بزند


دست در دست تو و شانه به شانه لب من
به لب و گونه ی تو بوسه فراوان بزند


به من و بیکسی من تو شوی سنگ صبور
مثل آن تشنه کویریست که باران بزند

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

چه کنم ؟؟

گله دارم گلـه از بخت سیاهم چه کنم ؟
من شبی تیره و درحسرت ماهم چه کنم؟


چمدان بسته ای و راهی غربت شده ای
منتظرماندم و با چشمِ براهم چه کنم ؟


حال من حال خوشی نیست خودت میدانی
غم و اندوه فـراوان شده آهم چه کنم ؟


همه ی عمر که نه نیمی ازآن باتو گذشت
عمر من طی شده با عمرتبـاهم چه کنم؟


شرح حال منِ بیچاره فقط این مثل است
در شد از چاله و افتاده به چاهم چه کنم؟


تهمت و زخـم زبان است کـه آزرد مرا
بیگناهی شده است جرم و گناهم چه کنم ؟


همدمی نیست به جز غصه تو را سنگ صبور
فقط از چشم به جز اشک نخواهم چه کنم؟

جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

ناله ی مرد


با اشک نوشتم که بخوانی پـُرِ دردم
من یک گل ِآفت زده، پاییزی و زردم


دیـوار فـرو ریخته از زلزلـه هستم
من کوه غم ودرد و زمستانی و سردم


با اینکه پر از حرفم و محتاج محبت
من سفره ی دل پیش کسی باز نکردم


محکوم به تنهایی وبـا قلب پرآشوب
با لشگری از خاطره هرشب به نبردم


بازخم زبان میدهی آزار مرا دوست
ای کاش بدانم چه بدیها به توکردم؟


با این همه دردی که بجا مانده به قلبم
یک لحظه به نفرین دهان باز نکردم


با آینه هم صحبت و من سنگ صبورم
من بغض بجامانده ای ازناله ی مَردَم

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

چه میدانی ....


چه میدانی تو ازقلبِ پرآشوبی که غم دارد
میان سینه چای غـم همیشه تازه دم دارد


چه میدانی تو از حال خراب یک دل شاعر
همیشه دفتر شعرش به اشک دیده نم دارد


چه دردی بدتر از اینکه غریب خانه ات باشی
کـه چشمی منتظر مانده به راه ِساده کـم دارد


به روی سینه ام مانده هزاران حرف ناگفته
هزاران زخم کاری که هزاران متهم دارد


نمیدانی که میمیرم هزاران مرتبه هرشب
به دست خاطراتی که برایم حکم سم دارد


حسودی میکنم گاهی به آنهایی که میخندند
به آنکه در غم وشادی کسی را همقدم دارد


به غیر از آینه اینجا کسی سنگ صبورم نیست
چه میدانی تو از قلب پر آشوبی که غم دارد

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

دوستش دارم هنوز...


نازنین دست از سرم بردار بیمارم هنوز
پای عشق خانمانسوزی گرفتـارم هنوز


یاد او مثل زمیـن لرزه مرا ویران کند
روز وشب با خاطراتش زیر آوارم هنوز


ماه من دلخونترین شبگردهم خوابید ومن
تا سحـر آواره ام بـا غصه بیدارم هنوز


بارها گفتم فـراموشش کنم امـا نشد
با تمام ظلمهایش دوستش دارم هنوز


خاطرات تلخ من چون شمع آبم میکند
مثل ابر تیره ای هرلحظه میبارم هنوز


سینه ی غمگین من را هیچکس درکش نکرد
همدم و همصحبت غمگین اشعارم هنوز


نیستم مجنون ولی سنگ صبور غصه ام
آنقَدَر بیچاره ام دلخوش به دیدارم هنوز

#کانال اشعار جوادالماسی (سنگ صبور)
@javadalmasi59

حضرت رقیه (س)


ای قلم بغض کن از شام غریبان بنویس
از غــم و دلهـره و آه یتیمان بنویس


ای قلم شعله بکش باز بسوزان همه را
کوه صبری که شده ساکن ویران بنویس


کودکان تشنه لب وخسته ز شلاق جفا
پای پـر آبله از خـار مغیلان بنویس


ای قلم پر بزن و گوشه ی ویرانه ی شام
از همان دخترک شاه شهیدان بنویس


از غم سیلی و از غارت گوشواره بگو
صورت نیلی و آن حال پریشان بنویس


زینت دوش علمدار حسین بود ولی
جمع نامحرم در بین اسیران بنویس


آنکه عالم به گدایی درش مفتخر است
کودک اما ولی معدن احسان بنویس


عالمی درد اگر هست بدان سنگ صبور
هرچه درد است برآن رقیه درمان بنویس

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

خواب دیدم


خواب دیدم درگلستان یک گل پژمرده نیست
هیچ قلبی ناگـران و بیـکس و افسرده نیست


خواب دیـدم مهربانی آمـده در شهر عشق
هیچ قلبی را نشان از زخمهای خورده نیست


خواب دیدم کوچه های آرزوحسرت نبود
سینه ها از خنجر و زخم زبان آزرده نیست


خواب دیـدم در نگاه آینه ماتـم نبـود
هیچکس در زندگانی فال بد آورده نیست


خواب دیـدم آبـها هـم مهربانی میکنند
ماهی قرمز درون تنگ کوچک مرده نیست


خواب دیدم غصه ها با دل غریبی میکنند
یا کسی شرمنده از یک بازی نا برده نیست


خواب دیدم هر کسی دارد به خود سنگ صبور
هیچ قلبی ناگران و بیکس و افسرده نیست

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

یا حسین (ع)


چه غـم دارم که سلطانم حسین است
منم آن جـان که جانانم حسین است

مـــرا از ظلمت شبـها نتـرسان
به شبها مــاه تابـانم حسین است

از این دنیا مرا شش گوشه اش بس
منم آن سر که سامانم حسین است

هزاران غصه ها دارم غمی نیست
شروع و خط پایـانم حسین است

علاج درد مـن با دکتران نیست
من آن دردم که درمانم حسین است

همین بس کـه مـرا نوکر بخوانند
که من هم این و هم آنم حسین است

مخـور غـم روسیه سنگ صبورم
شفیـع ِ چشم ِگریانم حسین است

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

سقای دشت کربلا


(تو قیامت حضرت زهرا قیامت میکنه
دونه دونه از تمام ما شفاعت میکنه)

لافتا الا علی لاسیف الا ذولفقار

درکنـار علقمه غوغـای محشر میکند
همچنـان شیـر ژیان الله واکبر میکند

مشک او بردوشش وبرقلب دشمن میزند
یابن حیدر یابن حیدر یابن حیدرمیکند

تشنه لب باشد ولی شرمنده اش نهرفرات
آنکه دریا را خجل صدباردیگر میکند

مادرش ام البنین باشد ولی در کربلا
نوکری بر زاده ی زهرای اطهر میکند

میروسردارحسین سقای دشت کربلا
قبل محشردرزمین غوغای محشرمیکند

پهلوان نینـوا تا دل به دریـا میزند
بهر او زینب دعا با دیده ی تر میکند

میزند برچشم او تیرسه شعبه حرمله
یک نگاهش سوی مشک و یاد اصغر میکند

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار