غربت دنیا...

غربت دنیا ...

دل مـا عـاشق زهــراست خـدا میـداند
سبب دلخــوشی مـاست خـــدا میداند 

در مقامش چه بگویم که پیمبر فرمود
او مـــرا  ام ابیـهاست خـــدا میــداند 

مثل او خلق نکرده ست خدا در دو جهان
زیـن سبب یکه و تنهاست خــدا میداند

این جهان قطره وناچیز نگنجد به مثال
فاطمه کـوثـر و دریـاست خــدا میداند 

ذکر یا فاطمه گفت و در خیبـر را کند
سبب قـدرت مـولاست خـــدا میـداند

ماجرای فدک و سیلی و آن کوچه ی تنگ
آخــر غــربت دنیــاست خــدا میداند 

ای که بــر درد بـــه دنبال دوا میگردی 
مطب فــاطمه اینجـاست خـدا میداند 

ترسی از روز قیامت نکند سنگ صبور 
شافع محشر و عقبی ست خــدا میداند

*****
آنکه افتاده زمین یاس علیست 
همه ی باور و احساس علیست 
سخن از عشق که شد دم نزنید 
عاشق فاطمه عباس علیست

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59    کانال اشعار

حضرت زهرا (س)

حضرت زهرا (س)

شعـله ی آتـش بپـا شد از ستمهـا در شکست
میخ در، در پشت در، پروانه ای را پر شکست 

شدت ضربه به قدری بود محکم، زین سبب
دنـده هــای پهلو و بــازوی در پیکر شکست

باغبان از داغ گل سر در گریبان مانده بود 
یاس در خون غوطه ور گلبرگ نیلوفر شکست

پیش چشم کودکان مادر زمین افتاده بود
دست بر پهلو گرفت و قامت حیدر شکست

دختری بـا چشم گریـان زیـر لب گوید چنین 
در جوانی شیشه ی عمرت چرا مادر شکست

بیت الاحزان ساکت و خاموش شد از ناله ها
آسمان صاحب عزا شد قلب پیغمبر شکست

چــاه تنـها شـاهـد دلتنـگی و هــر نیمه شب 
بغض مـانـده در گلوی فـاتــح خیبر شکست

اشکها بـر دیـده داری مثـل تــو سنگ صبور 
در عزایش هر دل محزون و غم پرور شکست

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59    کانال اشعار

مجنونم و لیلای منی..

مجنونم و لیلای منی...

منـکه مجـنونــم و دیـوانه تــو لیلای منی
شهـریــار غـــزلــم مـن، تـــو ثــریــای منی 

خبــر از بیکسی و غصه وغــم نیست مـرا
همـــدم و همـنفس و آن گــل زیبـــای منی

به تماشای تو مشغولم و این کار من است 
دلخوش از اینکه تو هم غرق تماشای منی

غیـر تــو هیچکسی در دل من جا نگرفت 
عشق دیـروزی و امـروزی و فــردای منی

بـه نگاه تــو و آن صورت مــاه تــو قسم 
همــه ی بــاور مـن ، دینــم و دنیـای منی 

سیصدو شصت وپنج روزو شبِ سال کنار
لذت و دلـخـــوشی ایــن شبِ یـلدای منی

تو شدی بر همه ی غصه ی من سنگ صبور
بـــاعــث روشنـــی ظلمــت شبــهای منــی

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59    کانال اشعار

دنیای ما ...

دنیای ما....

‌《کاش در دنیای ما چیزی به نام غم نبود》
  درد دوری و عـذاب و اینهمه مـاتــم نبود 

هرزمان رد میشدیم از کوچه های خاطرات
حسـرت و درد فــراوان در دل آدم نبــود

عشق میشد در میــان سینـه ها فرمانروا
بــی وفـــایی و دو رنگیها در این عالم نبود 

زخم و مرهم هر دو در دنیا به یک اندازه بود
اشکهای بیـشمار و خنــده هــای کـــم نبــود

دلشکستن در زمانه این همه رونق نداشت 
زخمهای سینـه هــا از جــانـب همدم نبود 

پر شده از ظالم و ظلم و ستم، سنگ صبور 
این جهانی را که دیـدی آنچنــان خرم نبود

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59    کانال اشعار

شعر آذری ...

شعر آذری... 

قیزیل گولم آچمامیش ، باغچادا رنگیــم سولوپ
دیل یاراسی چوخ یئییب، کاسه ی صبریم دولوپ
واردی گــلایـــم ولـی ، چـوخـلی گیلـه بیـــردادی 
دردینــه درمــان اولان ، اینـدی منـــه درد اولوپ

                                                        ******

هرکیمه غم اوز وئریب ،منـده سیـنـه داغلادیم
عمریده چوخ یاره لر، مـرهــم اولوب باغلادیم 
ایش یتیشیب گور هارا ، دونیادا تک قالمیشام
اوز حالیما هـر گئجـه ، صبحه کیـمین آغلادیم

                                                         ******

دوز چـوره یـی ییئننر ، دوزقــابی سیندیریلار
آشنـــالــر یـــاد اولـــوب ، محبــتی دانیـلار
سن اولاریـن نـازینی ، بـاهـا قیمت آلیرسان 
اولار سنی یـادلارا ، ولی اوجـوز سـاتیـــلار

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59    کانال اشعار

سرنوشت..

سرنوشت ...

درخیــالم بـارهـا پـرسیـده ام از سرنوشت
این همه غـم را چرا یکجا برای من نوشت

بـارها پـرسیـده ام از او گنـاه من چه بود
در کجـا رفتـم خطا و اشتبـاه من چه بود

بارها پرسیده ام از این همه چون و چرا 
در جواب مهربـانی هــای من بــاشد جفا 

از چـه در فالم نوشتی روز وشبها بیکسی  
بیقراری ، خـون دلها خـوردن و دلواپسی 

بـارهـا پرسیـده ام  در پیـچ و تـاب زندگی 
سهم من بوده چرا این حسرت و شرمندگی

از چه رو با غصه و غم همنشینم کرده ای
از چـه رو بیخـانمـان روی زمینم کرده ای 

کو کسی بر غصه و غمهای من سنگ صبور
در تمام طول عمرم بودم از شادی به دور

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59    کانال اشعار

سولان گول..

سولان گول ...

بـاغچـالاردا قیـزیـل گـوللر سولاندا
آخشام چاغی ئیشیغلی گون باتاندا
گئجــه گلیـب بــو عـالمی تــوتـاندا
غوصه و غـــم قلبی لری سیـخاندا

منیده بیـر یـاده سالــون آ دوسلار 
بیــرحـالیـمی خبــر آلون آ دوسلار

ناحـق گلیب حـق یـرینی توتاندا
دیـل یـاراسی عـزیـزلروز ویراندا 
شبنم کیمین گوزدن یاشوز آخاندا
اوز ئـووزده غریـب اولان  زماندا 

مننده بیـر یـاد ئلییــون آ دوسلار 
اورگیـمی شـاد ئلییــون آ دوسلار

سینه لـره خنجــر دوسلار وراندا
دوزو یئییب دوزقابی سیندراندا 
حسرت داغـی قلبـوزی یـاندراندا 
سنگ صبور اورک سوزون یازاندا

پیس حالیمی درک ئلییون آ دوسلار
سورا منی ترک ئلییون آ دوسلار

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59    کانال اشعار

درد آشنا

درد آشنا ...

گاهگاهی سفره ی دل وا کنی بد نیست نه؟
حرف دل را باکسی نجوا کنی بدنیست نه؟

بـا تنـی خستـه دلی آزرده از نــامــردمی 
یک نفر درد آشنا پیدا کنی بد نیست نه ؟

میرسد روزی به پایان عمر غم با این امید 
کفشهای  استقامت  پا کنی  بد نیست نه؟

دل بلرزد با نگاهی ، بیخیال از سن وسال
وقت پیری معرکه برپا کنی بد نیست نه؟

زیــر بــاران عاشقانه بــاصدای خنــده ات
درد و آه و غصه را حاشا کنی بدنیست نه؟

حرف دل را مینویسی روز و شب سنگ صبور
در غزل با حرف دل غوغا کنی بد نیست نه ؟

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59    کانال اشعار

هوای بارانی ..

هوای بارانی ...

حرف دل را از نگاه من نمیخوانی چرا ؟
عاشقت هستم عزیز من نمیدانی چرا ؟

خوب میدانی که محتاجم برای بودنت
التماست میــکنم امــا نمی مانی چرا ؟

هیچکس مانند من دلتنگ دیدار تو نیست
از چه رو از این منِ عاشق گریزانی چرا؟

ظاهرت همچـون بهاری گـرم، اما باطنت
آنچنان سردی پر از سوز زمستانی چرا؟

بــا تــو آبـادم ولیــکن میــروی و میبری 
خـانـه ی آبـاد دل را سوی ویرانی چرا ؟

سوز و سرما و هوا تاریک و تنها بیخبر
میروی در این هوای سرد بارانی چرا ؟

عاشق چشمان زیبای تو شد سنگ صبور
دوستـت دارم عزیـز من نمیدانی چرا ؟

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59    کانال اشعار

بی خبر از من...

بی خبر از من ...

خبـــر داری چـه کــرده بــا دلم غم ؟
چــه آورده ســرم انــدوه و مــاتم ؟
 
چـــه میـــدانی بــه دست لشگر درد 
کــه تاروپــود من پــاشیـــده از هم ؟

خبــــرداری  بجــــای تــــو خیـــالت 
نشستـــه روبــــروی مـــن دمـــــادم

گلــه پـشت گلـــه از بخــت و تقـدیـــر 
کــه سهمم از خــوشی بــوده چــرا کم

به هرکس درد و دل کردم صد افسوس
نمـک میـــزد بــه زخـمم جــــای مــرهم

بـــه طعنــه آینــه میـگفت هـــر شب 
که می بینـم جــوان بــا قــامتی خـم

تــو کــه باشی بــه غـــم سنگ صبورم 
دوبــــاره میــشود دل سبـــز و خــــرم

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59    کانال اشعار

دیرآمدی جبران کنی...

دیر آمدی جبران کنی...

گفتی که جبران میکنی، گویم کدامین درد را ؟
در خــود شکستـن بیـصدا از آن نگاه سـرد را؟

من آن بهارم کـه شبی بـاد خـزان بر من وزید 
در نــو بهارم  دیــده ام پـاییــز تلخ و  زرد را

در من کسی بیخانمان شب تا سحر را گریه کرد
کـی تــو بفهمی حـــال یک آواره ی شبـگرد را

ظلم فراوان کرده ای ای بی وفا حقم نبود 
محتاج نامردان چرا کردی بگو این مرد را ؟

جبران نباشد شیشه ی بشکسته ای رادر زمان 
بـر عمر رفته کی تـوان زد دکمه ی برگرد را ؟

این سوختن سهمت نبود اما بگو سنگ صبور 
شاید غزل عاشق کند  این مردم  خونسرد را

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59    کانال اشعار

انا...

آنا (مادر)

ای جان آنا ، جانان آنا ، سن قلبیمه سلطان آنا
لای لای دئین گول لبلره اولسون جانیم قربان آنا 

سنسیز منه بو دنیانین صفاسی یوخ جفاسی چوخ 
دوعا ئیله بو دردیمین سنسن سورا دواسی یوخ 

ای همنفس ، سنسن نفس ،دونیا منه سنسیر قفس
سنسن منیم  آی  اولدوزوم عشقون منه دونیادا بس

سن یاتمادون تا من یاتام  من بیر گولم سن باغبان 
سنسن کی آلله دان سورا  وارسان  همیشه مهربان

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59    کانال اشعار

جفای زندگانی...

جفای زندگانی...

با غــم سرشتند ای دلم آب و گِلِت را 
بد چیــده بخت از روز اول پازلت را 

بس کرده در حقت جفا این زندگانی 
گــم کـرده ای حتـی مسیر منزلت را 

پهلو گرفتـه کشتی ات با موج غمها 
میجویی و هـرگز نیـابی ساحلت را

غمهای دنیــا میشود چندیــن برابر 
آفت زده وقتـی ببیـنی حـاصلت را 

باور کنید ای دوستان درد کمی نیست 
با دست خود نان داده باشی قاتلت را

بغض گلـو راه نفس را بستـه هـر شب 
با گریـه شاید حل کنی این مشکلت را

حرفی نزن ، چیزی نگو ، سنگ صبورم
وقتــی نمی فهمد کسی حـرف دلت را

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59    کانال اشعار