بی تو من ....
بی تو من لحظه به لحظه ز خودم دور شدم
به زمین ،به زندگی ،وصله ی نا جور شدم
کس ندانست که من عاشق دل خسته گیم
بی تو غمبار ترین...... ناله سنتور شدم
چقدر شعر نوشتم که بخوانی افسوس
بی تو گمنام ترین شاعر مشهور شدم
دلخوش دیدن رویت شب من آمد سر
بی خبر رفتی و من دوباره بی نور شدم
چه بگویم گله از یار کنم ممکن نیست
بس جفا کار شدی به غصه مجبور شدم
چهره غم زده ام ......چگونه فریاد کند
گوئیا برای بغض شکسته شیپورشدم
دگر از عشق مگو سنگ صبور غم و درد
اخر از عشق فقط به غصه مامور شدم
جواد الماسی